آتش بازی جنجالی بی ام و با این خودرو!
اعداد و ارقام نسل جدید بامو M۵ بسبار چشمگیر هستند اما در دنیای واقعی این اعداد کاربردی نخواهند داشت.
بیایید داستان را با بحثبرانگیزترین موضوع آغاز کنیم. نسل جدید بامو M۵ نزدیک به ۲.۵ تن وزن دارد. این تقریباً معادل وزن دو تویوتا GR۸۶ است؛ بنابراین، M۵ قطعاً خودروی سنگینی است و این اصلیترین موضوع بحث در مورد نسل جدید سدان پرفورمنس بامو از زمان معرفی بوده است. باواریاییها هم در دفاع از خود اظهارکردند که M۵ وزن خود را پنهان میکند و احساس سنگینی نخواهد داشت.
برای سالها، بامو نیازی به ارائهٔ قویترین خودروهای هر کلاس نداشت زیرا خودروهای متعادلی میساخت که رانندگی جذابی داشتند. اینها خودروهای اسپرتی بودند که میتوانستند تمام صبح را در بزرگراه بگذرانند، بعدازظهر راهی پیست شوند و هنوز هم هنگام غروب در جاده رانندگی لذتبخشی داشته باشند. اینها خودروهای چندمنظورهٔ واقعی برای گروه خاصی از خریداران بودند. بااینحال، چند نسل آخر M۵ اولویتها را تغییر داده است. این خودروها حالا میخواهد قدرتهای بالا را با شتاب وحشیانه ارائه کنند و در این فرآیند، نهتنها از افزایش وزن رنج بردهاند بلکه شخصیت M۵ را هم از یک سدان اسپرت همهکاره به یک گرند تورر تغییر دادهاند و جدیدترین نسل M۵ این فرآیند را تکمیل کرده است.
البته M۵ جدید از برخی جهات سنگین احساس نمیشود زیرا باتریها در کف خودرو قرار گرفتهاند که مرکز ثقل خودرو را پایین میآورند و انتقال وزن در هنگام رانندگیهای سریع را محدود میکنند. درنتیجه، M۵ روی دستاندازها تکان نمیخورد و در پیچها از خود بادیرول نشان نمیدهد. بااینحال، فقط اینکه M۵ احساس سنگینی ندارد باعث نمیشود سنگینی آن را فراموش کنید زیرا وزن خودرو هنگام برداشتن پا از روی پدال گاز خود را نشان میدهد.
در این خودرو، پیشرانهٔ ۴.۴ لیتری V۸ آشنای S۶۸ با باتری و یک موتور الکتریکی در گیربکس ترکیب شده و مجموعاً ۷۲۷ اسب بخار قدرت و ۱۰۰۰ نیوتن متر گشتاور تولید میکند. ترکیب گشتاور فوری موتور الکتریکی با پیشرانهٔ هشت سیلندری که از قبل وحشی بود، خودروی درونسوزی را ایجاد کرده که مثل خودروهای الکتریکی شتاب میگیرد. بدون هیچ تأخیری، تا وقتیکه پای خود را از روی پدال گاز بردارید فقط قدرت خالص تحویل خواهید گرفت. در اتوبانهای بدون محدودیت سرعت در خارج از مقر بامو در مونیخ، احساس میشد که M۵ هیچگاه از شتاب گیری بازنخواهد ایستاد.
من بارها و بارها به سرعت ۲۷۵ کیلومتر بر ساعت رسیدم و چیزی جز ترافیک نمیتوانست جلوی افزایش سرعت را بگیرد. هرچند حداکثر سرعت M۵ با پکیج رانندهٔ M روی ۳۰۵ کیلومتر بر ساعت محدود شده است ولی با شدتی که خودرو به سرعت ۲۷۵ کیلومتر بر ساعت رسید، احساس میشد هیچگاه افزایش سرعت متوقف نخواهد شد. زمانی هم که ترافیک ظاهر شد، ترمزها قدرتمند بودند و بدون مشکل سرعت را کاهش دادند. باتریهای M۵ که هنگام ترمز گیری شارژ میشوند، امکان پیمودن حدود ۴۰ کیلومتر را بهصورت تمام الکتریکی فراهم میکنند.
این باتریها هیچگاه بهطور کامل خالی نمیشوند زیرا ازآنجاییکه پرفورمنس وحشیانهٔ خودرو به کمک باتری حاصل میشود، اگر شارژ به صفر برسد، پرفورمنس M۵ ضربهٔ بزرگی خواهد خورد؛ بنابراین، در حال تمام الکتریکی، بهاندازهٔ پیمودن دو یا سه کیلومتر، شارژ در باتریها نگه داشته میشود و سیستم با استفاده از ترمزها و پیشرانه، اقدام به شارژ این باتریهای ۲۲.۱ کیلووات ساعتی میکند. مثل تمام خودروهای M بامو، M۵ هم حالات و تنظیمات زیادی دارد که از طریق سیستم iDrive قابل انتخاب خواهد بود. میتوان سرعت تعویض دنده، کالیبراسیون پدال گاز، احساس ترمزها، صدای موتور، احساس فرمان، کنترل کشش، قطع انتقال نیرو به چرخهای جلو و… را تنظیم کرد. علاوه بر این، حالتهای هیبریدی و الکتریکی هم وجود دارد که همهچیز را خستهکننده و گیجکننده خواهد کرد.
درحالیکه نسلهای اولیهٔ M۵ مثل E۲۸، E۳۴ و E۳۹ خودروهای آنالوگ بودند، نسل کنونی یا G۹۰ صد درصد دیجیتال شده است. به همین دلیل، درحالیکه انتظار داشتم G۹۰ هم مثل نسلهای قبلی M۵ در بزرگراه عالی باشد و در جادههای پیچدرپیچ درخشان عمل کند، شرایط متفاوت بود. البته G۹۰ هنوز هم بسیار سریع است ولی همین سرعت بالا در کنار ابعاد بزرگ، در بزرگراهها مشکلساز میشود. اول اینکه M۵ خودرویی عریض و طویل با دید محدود است و هدایت آن از بین خودروهای زیادی که در اطراف در حال حرکت هستند دشوار خواهد بود.
علاوه بر این، جادههای فرعی آلمان برخلاف بزرگراهها، محدودیت سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دارند و در چنین سرعتهایی، M۵ احساس کسلکنندهای خواهد داشت؛ بنابراین، در جادهها، محدودیتها برای استفاده از تمام تواناییهای M۵ زیاد است و این جایی است که M۵ بیشتر وقت خود را در آن سپری میکند. البته در پیست به استفاده از حداکثر تواناییهای خودرو نزدیکتر شدیم ولی حتی خود بامو هم اذعان میکند که بیشتر خریداران M۵ هیچگاه رنگ پیست را نمیبینند. به همین دلیل، وقتی از مقامات شرکت سؤال شد که وقتی تواناییهای خودرو برای جادهها خیلی زیاد است، چرا آن را کاهش نمیدهید، در پاسخ گفتند نمیتوانیم به عقب بازگردیم و مردم بیشتر میخواهند.
هنگام آزمایش G۹۰، بامو نسلهای قبلی M۵ را هم در اختیار ما قرار داد و من رانندگی کوتاهی با E۳۹ و E۶۰ داشتم. E۶۰ نخستین M۵ با سیستم iDrive، حالتهای رانندگی متعدد و گیربکس اتوماتیک بود که یک موتور V۱۰ هم زیر کاپوت داشت ولی بااینوجود، روی جاده کوچکتر و سرزندهتر احساس میشد و حد نهایی تواناییهای آن در دسترستر بود. E۳۹ نیز هنوز هم یک سدان اسپرت تعیینکننده است. یک موتور V۸ تنفس طبیعی ۴۰۰ اسب بخاری، یک گیربکس شش سرعتهٔ دستی و طراحی ظریف، تمام چیزی است که یک علاقهمند به رانندگی از خودرو میخواهد.
بهطورکلی، نسل جدید M۵ خودرویی راحت با کابین زیبا، مصرف سوخت مناسب و فناوریهای فراوان است ولی این دیگر خودرویی برای کسی که بخواهد در یک جادهٔ فرعی با سرعت مجاز و یا حتی غیرمجاز تفریح کند نیست. این M۵ برای بردن خانواده از مونیخ به سفری در تعطیلات آخر هفته است. نسل جدید M۵ را بهعنوان یک گرند تورر لوکس در نظر بگیرید. درحالحاضر، M۳ جای M۵ قدیمی را بهعنوان یک سدان اسپرت همهکاره گرفته و M۲ جایگزین M۳ شده است. M۵ قبلاً به دنبال تعادل و درگیری راننده بود و حالا اعداد را دنبال میکند. وقتی انتخاب کردهاید بجای لذت، فقط به اعداد توجه کنید، نمیتوانید به عقب بازگردید.