خودروسازان اروپایی به سرطان چینی مبتلا شدند
بررسی شرایط خودروسازان اروپا نشان میدهد صنعت خودروی این قاره در حال تقلا برای حفظ وضعیت خود است.
شاید گفتن این سخنان به مذاق بسیاری از افراد خوش نیاید اما صنعت خودروی اروپا در شرایط خوبی قرار ندارد. سخن گفتن از مرگ خودروسازان اروپایی درحالیکه بیشتر آنها سودده هستند و محصولات زیادی را به فروش میرسانند با انتقادات زیادی مواجه خواهد شد اما آیا این صنعت در معرض نابودی قرار دارد؟ اروپاییها در نهایت تسلیم رقبای نوظهور خود خواهند شد؟ در این مقاله میخواهیم به پاسخ چنین سؤالاتی برسیم.
نوع نگاه شما به آنچه در اروپا رخ میدهد به شرایط کنونی جهان و شاید میزان افرادی که در شبکههای اجتماعی دنبال میکنید بستگی خواهد داشت. بدترین حالت برای اروپا این است که اقتصادهای قوی آن همچون آلمان و فرانسه برای دنیای جدید ساخته نشدهاند. در این قاره خودروسازان سنتی وجود دارند که همچنان خودروهای سنتی میسازند و قادر نیستند خود را با وضعیت جدید صنعت خودرو که تولید خودروهای برقی است وفق دهند. علت این ناتوانی هم به مشکلات ساختاری بزرگ مربوط میشود. اگر میخواهید بهطور کامل با این دیدگاه آشنا شوید میتوانید پستهای مربوط به دیوید گالبریت را در توییتر مطالعه کنید. او یک سرمایهگذار برجسته است که به بررسی شرایط صنعت خودروی اروپا پرداخته و ما نیز به برخی از اظهارات مهم او میپردازیم. او میگوید:
تولید صنعتی به وضوح شامل تولید وسایل مختلف بوده اما شرایط تغییر کرده است. خودروها مثال بارز این موضوع هستند. با اینکه خودروهای برقی مشابه همان محصولاتی هستند که آلمان تولید میکند اما روش تولید و مدل تجاری و حاشیه سود آنها کاملاً متفاوت است.
مدل اقتصادی این صنایع بزرگ بر پایه “آنها و ما” یعنی پیمان اجتماعی بین کارگران و مالکان است و ما را به یاد خود دولت میاندازد. کارگران صنعتی عضو اتحادیه هستند و حقوق بازنشستگی مشخصی دریافت میکنند اما هیچ مالکیت مشترک یا مجموعهای از گزینهها وجود ندارد و همه سودها به خانوادههای سطح بالا تعلق میگیرد. در طول زمان این شرکتها بیشتر به صندوقهای خانوادگی تبدیل شدهاند تا یک خودروساز. آنها به شدت در مقابل تغییر ساختاری مقاومت میکنند و بنابراین تنها میتوانند داخل پارادایم موجود نوآوری داشته باشند. برای مثال مدیران بیام و یک دهه پیش به دنبال تولید محصولات برقی بودند اما اتحادیهها مانع شدند.
اما خودروهای برقی محصولات عصر دیجیتال هستند. حاشیه سود آنها از باتریها و نرمافزار بهدست میآید. آسیا کنترل کامل زنجیره تأمین باتری را در دست داشته و از نظر نرمافزاری نیز آسیا و امریکا حرف اول را میزنند. اروپا هیچ جای این زنجیره نیست. خودروسازان آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی شبیه نوکیا در دوران گوشیهای هوشمند هستند.
اگر این سناریو را بپذیرید به سختی خواهید توانست آیندهای را برای خودروسازان اروپایی که فاقد تجربه نرمافزاری و تولید باتری هستند متصور شوید. بیشک سرمایهگذاری فولکسواگن در ریویان ثابت میکند که خودروسازان بزرگ با چالش نرمافزاری مواجه هستند. پس از صرف چندین میلیارد دلار روی نرمافزار خود، فولکسواگن بیسروصدا تسلیم شد و بجای آن روی نرمافزار ریویان سرمایهگذاری کرد. این غول خودروسازی آلمان با فشار زیادی مواجه است دست به تغییر در مدیران خود زده است. مجله Manager میگوید:
تعداد برندهای فولکسواگن از شمار انگشتان دست خارج شده است. زمانی که درامد عملیاتی نیمه اول سال ۲۰۲۳ این شرکت به ۳.۸ درصد رسید و پیشبینیها همچنان کاهش سود را نشان میداد، توماس شافر رئیس برند فولکسواگن و مدیران مالی آن برنامه سوددهی را تنظیم کردند. برای بازگشت سود ۶.۵ درصدی در سال ۲۰۲۶ به ۱۰ میلیارد یوروی دیگر نیاز است. شافر و آندراس مایر مدیر مالی فولکسواگن همچنین فهمیدند به دنبال چه هستند اما شش ماه زمان برای شروع این فرآیند نیاز بود. گفتوگوهای زیادی با کارکنان صورت گرفت اما نشانههای خوبی برای امپراتوری فولکسواگن نبود. در حقیقت جستوجوی میلیاردها یورو برای فولکسواگن کاملاً توسط سهامداران عمده و هیاتمدیره پورشه و خانواده پژ بررسی میشد.
در حقیقت خانوادههای قدیمی نقش مهمی در خودروسازان اروپایی دارند. خانواده پورشه و پژ در فولکسواگن و خانواده کوانتس در بیام و چنین نقشی دارند. اتحادیههای آلمانی از برنامههای فولکسواگن برای تعطیلی کارخانهها اصلاً خشنود نیستند. گاردین حاصل جلسه بین کارگران و مدیران فولکسواگن را با این تیتر خلاصه کرده است:
زلزله در فولکسواگن و بحران برای آلمان؟
در گزارش گاردین از این جلسه آمده است:
کارگران خشم خود را با بنرهای بزرگ و شعارهای اعتراضی از جمله “ما فولکسواگن هستیم نه شما” نشان دادند. آنها حتی مانع سخنرانی روسای فولکسواگن شدند. مدیران این خودروساز پشت میز بزرگی باقی ماندند و چهره آنها نشان از کمی شرمندگی داشت. آرنو آنتلیتز مدیر مالی ارشد فولکسواگن ظاهراً به حضار گفته است ما در سال حدود ۵۰۰ هزار خودرو کمتر میفروشیم. این رقم معادل تولید دو کارخانه فولکسواگن است. او میگوید این عملکرد به خاطر محصولات ضعیف نیست بلکه بازاری وجود ندارد. مدیر فولکسواگن میگوید ژرمنها برای تغییر اوضاع فقط یک یا دو سال زمان دارند. کارشناسان تخمین میزنند فولکسواگن حدود ۲۰ هزار کارگر اضافی دارد.
اگرچه پس از کرونا وضعیت فروش کمی بهبود یافته اما این افزایش به اندازهای که خودروسازان انتظار داشتند نیست. اگر فولکسواگن را بررسی کنیم خواهیم دید که این شرکت سال قبل کاملاً سودده بوده و توانسته ۲۴.۵ میلیارد دلار را به خانه ببرد هرچند درآمد آن حدود ۳۵۰ میلیارد دلار بوده است. امسال میزان سوددهی شرکت کم شده هرچند هزینهها همچنان بالا هستند.
بسیاری از این خودروسازان با فروش محصولات خود در چین پول زیادی بهدست میآورند بنابراین کاهش فروش در اروپا خیلی بد نخواهد بود نه؟ باید گفت اروپاییها و به ویژه برندهای آلمانی در چین نیز با مشکلات دستوپنجه نرم میکنند چراکه فروش آنها برای پنجمین ماه متوالی کاهش داشته است. خودروسازان یاد شده تحت تأثیر برندهای چینی و تسلا قرار گرفتهاند. اوضاع بدتر هم میشود. برندهای اروپایی در حال رقابت برای تولید خودروهای کاراتر هستند زیرا اگر معتقد باشید افزایش دمای کره زمین ریسک زندگی را در پی دارد بنابراین چه کسی واقعاً به حاشیه سود خودروسازان اهمیت میدهد؟ فکر نمیکنیم فردی از مدیران این شرکتها به خطرات موجود اعتقاد داشته باشند اما این اهمیت ندارد زیرا قانونگذاران اروپایی کار خود را انجام میدهند و درصورتیکه محدودیتهای آلایندگی رعایت نشود شاید جریمههای چندین میلیون دلاری برای برندهای اروپایی اعمال گردد.
فرضیهای که دولت، خودروسازان و رسانهها دارند این است که فراگیری خودروهای برقی تسریع خواهد شد و محصولات درونسوز کنار خواهند رفت؛ اما این موضوع رخ نداده است؛ بنابراین شرکتهای اروپایی هم از بابت تولید خودروهای برقی ضرر میکنند و هم به خاطر تولید کمتر خودروهای بنزینی پول بیشتری را از دست میدهند. لوکا دی مئو مدیرعامل رنو دراینباره میگوید: اگر میزان فروش خودروهای برقی به همین میزان باقی بماند صنعت خودروی اروپا شاید مجبور شود ۱۵ میلیارد یورو را برای جریمه بپردازد و یا اینکه از تولید بیش از ۲.۵ میلیون خودرو دست بکشد. رشد خرید خودروهای برقی نصف آن چیزی است که باید داشته باشیم تا جریمهای نپردازیم
در روی کاغذ اروپاییها میتوانند خودروهای برقی ارزانتر را از چین وارد کنند اما اتحادیه اروپا تعرفههای سنگینی روی این خودروها وضع کرده است. با کنار هم قرار دادن تمامی این تکههای پازل میتوان نتیجه گرفت که صنعت خودروی اروپا وضعیت خوبی ندارد. البته برخی کارشناسان برای رد این نتیجهگیری شواهد قابلتأملی ارائه کردهاند که ذکر همه آنها از حوصله مطلب خارج است و به همین خاطر ما هم از شما عزیزان میخواهیم نظرات خود را با ما در میان بگذارید.