داستان عجیب پنچر شدن پراید جلیلی!
سایت حیات طیبه در ۱۵ خرداد سال ۹۲ خاطرههایی از یکی از نزدیکان سعید جلیلی از وی را منتشر کرد.
بخشی از این خاطرهها به این شرح است:
در حال رانندگی با خودروی پراید شخصیاش بود که متوجه شد خودرویی با سرنشینانی به ظاهر زننده در کنارش حرکت میکند. یکی از سرنشینان خودرو از وی خواسته بود که کنار خیابان توقف کن. اول فکر کرده بود قصد تعرض دارند و توجه نکرده بود. اما اصرار که کرده بودند، مجبور شده بود توقف کند.
جوانی با تیپ امروزی بلافاصله سمتش آمد و پرسید: « تو جلیلی هستی؟ مسئول پرونده هستهای؟ دمت گرم خوب حال غربیها رو گرفتی! انرژی هستهای مال ما مردمه. از هستهی کوتاه نیایها ما. همه پشت سرتیم! »
مثل همیشه با پرایدش بدون محافظ بیرون بود. راننده را هم به خاطر پایان وقت اداری مرخص کرده بود. در حال رفتن به خانه بود. بحبوحه فتنه ۱۳۸۸ آخر شب، دیروقت! ماشینش پنچر شده بود، زاپاس هم نداشت. از یک خودرو عبوری درخواست کمک کرده بود. راننده خودرو بلافاصله او را شناخته بود و سوال کرده بود چرا با توجه به اوضاع امنیتی همراه و محافظ و راننده نداری! با خنده جواب داده بود: کسی کار به کار ما ندارد!